يکشنبه 30 ارديبهشت 1403 شمسی /5/19/2024 12:30:40 PM
مصطفی موذن زاده در گفت و گو با معدن نامه روایت کرد:

مصطفی موذن زاده، معاون معاون اول رییس جمهوری در گفت و گو با معدن نامه از اهمیت مدیریت در بخش معدن کشور می گوید. او در این گفت و گو سرنوشت طرح 500 که اوایل دهه 80 پایه ریزی شد و با روی کارآمدن دولت احمدی نژاد منتفی شد، را شرح می دهد. موذن زاده در آن مقطع (پیش از دولت نهم) سکان ایمیدرو را در دست داشت و به عنوان بنیانگذار این سازمان درصدد بود تا با فرستادن 500 مدیر جوان و نخبه به دانشگاه کلگری کانادا برای اهداف بلندمدت ایمیدرو و بخش معدن مدیران قوی و متخصصی پرورش یابد. این گفت و گو را در ادامه می خوانید. 
داستان آن 500 نفر
*آقای مهندس به یاد دارم در سال 84 شما متوجه شدید که بدنه معدنی کشور مخصوصا بدنه ایمیدرو با مدیران وقت و طرح‌هایی که تعریف شده بود نمی‌تواند ادامه دهد. به همین خاطر طرح 500 را سیاستگذاری کردید تا در خلال آن 500 مدیر و نخبه پرورش دهید. چه شد این طرح به ذهن تان رسید و سرنوشت آن به کجا ختم شد؟
 
متاسفانه این طرح بنا به دلایلی به سرانجام نرسید. در قالب این طرح قصد داشتیم تعدادی از متخصصانی که در سازمان ایمیدرو مشغول به کار بودند را آموزش دهیم و آنهایی که دکترایشان را در خارج از کشور اخذ کرده بودند و حدود 5 سال سابقه کار داشتند را مشمول این طرح برای آموزش به خارج از کشور بفرستیم. مدنظرمان هم فقط حدود 5 سال سابقه کار بود سابقه زیاد شامل این طرح نمی شد زیرا درصدد بودیم مدیر پرورش یافته در چارچوب این طرح رشد کند. نیروی صفرکیلومتر نمی خواستیم. در کنار تحصیلاتشان گذراندن کار عملی آنها هم مدنظرمان بود. هدف طرح این بود که نیرو تربیت شود تا بعدا برای پیشبرد اهداف بلندمدت سازمان و توسعه بخش معدن آنها وارد سیستم شوند. در این صورت نیروهای آموزش دیده در سازمان تجربه کسب می کردند و مدیران آینده  تشکیلات معدنی، شرکت ها و غیره می شدند. ما مقدمات اجرایی شدن این طرح را فراهم کرده بودیم. حتی با کشورهای خارجی صحبت و فرم‌هایی نیز بین نیروهای سازمان توزیع کرده بودیم تا سوابق علمی و کاری تمامی آنها جمع آوری شود. اتفاقا در آن مقطع از این طرح استقبال هم شده بود. 
*ظاهرا در این رابطه با دانشگاه کلگری کانادا نیز به تفاهم رسیده بودید، تکلیف آن تفاهمنامه برای اجرای این طرح چه شد؟ 
آن زمان تشکیلاتی در ایمیدرو داشتیم که مسوول آموزش معدنکاران و بدنه سازمان بود. پل ارتباطی سازمان و دانشگاه کلگری کانادا هم این بخش از سازمان بود. به هر حال این طرح اجرایی نشد. گرچه برخی اقدامات در این راستا انجام شد اما در کل این طرح عقیم ماند و زمانی که دولت آقای احمدی‌نژاد روی کار آمد، همه چیز منتفی شد. 
*شاید اگر این طرح اجرایی می شد، دیگر خلا مدیریتی در بخش صنعت و معدن کشور وجود نداشت. 
الان هم در زمینه مدیریت مشکل وخیمی وجود ندارد. توجه داشته باشید که ما طی سال های اخیر برای تقویت بدنه اجرایی ایمیدرو، با دانشگاه های مختلف همکاری کردیم و نیروهای متخصص را با آزمون به ایمیدرو آوردیم. اکنون بعد از 15 سال همه آنها از مدیران قوی تشکیلات مهم کشور هستند و رشد یافتند و جزو مدیران خبره کشور محسوب می شوند. 
*فکر می کنید در حال حاضر که کشورمان تا حدودی به لحاظ بدنه مدیریتی ضعیف شده، طرح 500 قابلیت احیا شدن دارد؟ 
فکر می کنم در شرایط فعلی خیر. در حال حاضر تمرکز ایمیدرو از بین رفته و هر کسی کار خودش را می‌کند. شرکت ها دیگر انسجام آن زمان را ندارند و منابع ارزی لازم برای اجرای کار وجود دارد. در واقع کسی اهتمام به این کار ندارد. اصلا انسجام لازم برای اجرای این پروژه وجود ندارد. الان هر شرکتی برای خودش کارهایی می‌کند و بعید می‌دانم با شرایط فعلی کسی مصمم به اجرای این طرح باشد. از سویی چون ایمیدروی منسجم آن زمان قرار بود این طرح را اجرا کند، در شرکت های تابعه مشکلی به وجود نمی‌آمد. زیرا اگر ایمیدرو این طرح را اجرا می کرد‌، فارغ از مسائل شرکتی و رقابت‌های درون شرکتی و غیره این پروسه انجام می‌شد.
*در حال حاضر هم ایمیدور با توجه به عملکردش جزو سازمان‌های پیشتاز محسوب می شود. در واقع ایمیدرو طوری بنیانگذاری شده که هنوز پیشتاز توسعه است. آیا نیاز است تا مدیرانی آشنا به اصول جهانی برای آینده تربیت شود؟ 
هدف بزرگ ایمیدرو هم به عنوان یک سازمان توسعه ای، توسعه بخش معدن است. به طور مثال، دو برابر شدن ظرفیت فولاد تا سال 1404 گامی است که ایمیدرو در راستای ارتقا و توسعه صنعت فولاد کشور برداشته است. تامین مواد اولیه تولید فولاد برای برآورده شدن این هدف خود یک مدیریت است.
اینکه سنگ آهن تولید فولاد را بتوان آماده کرد و زیربناهایش مانند راه آهن و ارتباطات را تامین کرد و تمام این فرآیند تولید به شرط حفظ کیفیت مطمئنا دانش مدیریتی می خواهد. از طرفی تحقق تولید 55 میلیون تن فولاد بستگی به بهره وری دارد. ما ظرفیت تولید را ایجاد می‌کنیم اما به وقوع پیوستن تولید فولاد به بسیاری از عوامل مهم مانند بهره وری، تکنولوژی و مواد اولیه و ... وابسته است. 
*وزارت نفت هم طرحی مانند طرح 500 در زمان آقای زنگنه در دولت آقای خاتمی اجرا کرد و موفق هم شد. الان همین مدیرانی که در صنعت نفت موفق هستند، همان ها هستند. 
 بله. فراموش نکنیم کشورمان نیازمند مدیران جسور است. نگرانی که در مدیریت بلندمدت امور کشور وجود دارد هم این است که چون بسیاری از طرح ها در آستانه واگذاری است، برخی تصور می کنند دولت پای کار نرود و بخش خصوصی باید وارد بخش مدیریتی شود. در حالی که نباید فکر کرد مدیران دولتی مان باید در همین سطح بمانند و چون حالا قرار است خصوصی سازی انجام شود، آنها نباید رشد کنند. معتقدم فقط مدیران دولتی نیستند که باید آموزش ببینند بلکه مدیران خصوصی هم هستند که در برخی زمینه ها نیازمند آموزش هستند.


نمایش ساده


مطالب مرتبط



نظر تایید شده:0

نظر تایید نشده:0

نظر در صف:0

نظرات کاربران

نظرات کاربران برای این مطلب فعال نیست

آخرین عناوین